Persian Vocabulary
Click on letter: GT-Google Translate; GD-Google Define; H-Collins; L-Longman; M-Macmillan; O-Oxford; © or C-Cambridge
GT
GD
C
H
L
M
O
a
GT
GD
C
H
L
M
O
act
/ækt/ = NOUN: عمل, کار, کنش, فعل, اعلامیه, حقیقت;
VERB: عمل کردن, رفتار کردن, کنش کردن, کار کردن, جان دادن, روح دادن;
USER: عمل, عمل می کنند, عمل کردن, کار, کنش
GT
GD
C
H
L
M
O
again
/əˈɡenst/ = ADVERB: دوباره, باز هم, باز, دیگر, مجددا, نیز, پس, یکبار دیگر, از نو, مکرر, بعلاوه, دگربار, از طرف دیگر;
USER: دوباره, دیگر, مجددا, باز, باز هم
GT
GD
C
H
L
M
O
ah
/ɑː/ = INTERJECTION: اه, افسوس, اوخ;
USER: اه, آه, AH
GT
GD
C
H
L
M
O
always
/ˈɔːl.weɪz/ = ADVERB: همیشه, همواره, همه وقت;
USER: همیشه, همواره, همیشه به, همیشه در, که همیشه
GT
GD
C
H
L
M
O
are
/ɑːr/ = VERB: هستیم, هستیم, هستید;
USER: هستیم, هستند, می باشد, عبارتند از, هستید
GT
GD
C
H
L
M
O
around
/əˈraʊnd/ = PREPOSITION: در اطراف, در نزدیکی;
ADVERB: دور, پیرامون, در حوالی, گرداگرد, سوی دیگر, در هر سو;
USER: در اطراف, اطراف, در سراسر, دور, پیرامون
GT
GD
C
H
L
M
O
beg
/beɡ/ = VERB: خواهش کردن, خواهش کردن, خواستن, گدایی کردن, استدعاء کردن, درخواست کردن;
USER: خواهش کردن, خواستن, گدایی کردن, استدعاء کردن, درخواست کردن
GT
GD
C
H
L
M
O
blond
/blɒnd/ = ADJECTIVE: بور, بوری;
USER: بور, بلوند, بور توضیح, بوری
GT
GD
C
H
L
M
O
brush
/brʌʃ/ = NOUN: قلم مو, پاک کن, لیف, ملامت, خس, ماهوت پاک کن, علف هرزه;
VERB: مسواک زدن, نقاشی کردن, لیف زدن, ماهوت پاک کن زدن, قلم مو زدن;
USER: مسواک زدن, مسواک, برس, با قلم مو, قلم مو را
GT
GD
C
H
L
M
O
can
/kæn/ = NOUN: قوطی, قوطی کنسرو, حلبی;
VERB: قادر بودن, قدرت داشتن, امکان داشتن, در قوطی ریختن, زندان کردن, اخراج کردن, توانایی داشتن;
USER: می تواند, می توانید, می توانند, می تواند به, می تواند در
GT
GD
C
H
L
M
O
come
/kʌm/ = VERB: رسیدن, امدن, رفتن;
USER: رسیدن, آمده, آیند, می آیند, آمده است
GT
GD
C
H
L
M
O
creation
/kriˈeɪ.ʃən/ = NOUN: ایجاد, خلقت, خلق, افرینش, فطرت;
USER: ایجاد, خلقت, خلق, آفرینش, ایجاد شده
GT
GD
C
H
L
M
O
do
/də/ = VERB: انجام دادن, عمل کردن, کردن, کفایت کردن, بدرد خوردن, این کلمه در ابتدای جمله بصورت علامت سوال میاید;
USER: انجام دادن, انجام, انجام دهد, انجام این کار, کار را انجام
GT
GD
C
H
L
M
O
doll
/dɒl/ = USER: عروسک, عروسک را, عروسک در, عروسک های, عروسک به
GT
GD
C
H
L
M
O
dolly
/ˈdɒl.i/ = NOUN: عروسک, چرخ کوچکی شبیه قرقره;
VERB: کوبیدن پارچه با چوب رختشویی;
USER: عروسک, دالی, چرخ کوچکی شبیه قرقره, کوبیدن پارچه با چوب رختشویی, دالی را میبینید
GT
GD
C
H
L
M
O
dress
/dres/ = NOUN: لباس;
VERB: لباس پوشیدن, لباس پوشاندن, ملبس کردن, جامه بتن کردن, مزین کردن, درست کردن موی سر, پانسمانکردن;
USER: لباس, لباس پوشیدن, لباس های, لباس به تن, لباس شیک
GT
GD
C
H
L
M
O
everywhere
/ˈev.ri.weər/ = ADVERB: در همه جا, در سراسر, در هرجا, در هر قسمت;
USER: در همه جا, همه جا, همه جا به, در همه جا به, همه جا در
GT
GD
C
H
L
M
O
fantastic
/fænˈtæs.tɪk/ = ADJECTIVE: خارق العاده, خیالی;
USER: خارق العاده, فوق العاده, های فوق العاده, فوق العاده است, فوق العاده ای
GT
GD
C
H
L
M
O
fantasy
/ˈfæn.tə.si/ = NOUN: فانتزی, وهم, هوس, تمایل, قوه مخیله, نقشه خیالی, وسواس;
USER: فانتزی, های فانتزی, فانتزی است, وهم, فانتزی و
GT
GD
C
H
L
M
O
feel
/fiːl/ = VERB: احساس کردن, حس کردن, لمس کردن, محسوس شدن;
USER: احساس, احساس می, احساس می کنید, را احساس, احساس راحتی کنید
GT
GD
C
H
L
M
O
fool
/fuːl/ = NOUN: احمق, نادان, ابله, دلقک, خرفت, ادم احمق, لوده, خر;
ADJECTIVE: ابله, سبک مغز, سفیه;
VERB: فریب دادن, گول زدن, خرفت کردن, دست انداختن;
USER: احمق, نادان, ابله, فریب دادن, گول زدن
GT
GD
C
H
L
M
O
for
/fɔːr/ = PREPOSITION: برای, مربوط به, بخاطر, در برابر, بمنظور, برای اینکه, در مدت, در مقابل, بجهت, از طرف, بجای;
CONJUNCTION: زیرا که;
USER: برای, را برای, به مدت, ها برای, شده برای
GT
GD
C
H
L
M
O
friend
/frend/ = NOUN: دوست, رفیق, یار, مانوس;
VERB: دوست کردن, یاری نمودن;
USER: دوست, دوستان, از دوستان, به دوست, دوست و
GT
GD
C
H
L
M
O
fun
/fʌn/ = NOUN: سرگرمی, بازی, شوخی, خوشی, بازیچه;
VERB: شوخی کردن;
USER: سرگرمی, سرگرم کننده, های سرگرم کننده, شوخی, سرگرم کننده را
GT
GD
C
H
L
M
O
getting
/ɡet/ = VERB: رسیدن, زدن, بدست اوردن, فهمیدن, حاصل کردن, کسب کردن, فراهم کردن, تحصیل کردن, تهیه کردن, ربودن, تصرف کردن;
USER: گرفتن, شدن, به دست آوردن, از گرفتن, برای گرفتن
GT
GD
C
H
L
M
O
girl
/ɡɜːl/ = NOUN: دختر, دختربچه, دوشیزه, کلفت, معشوقه, زن جوان;
USER: دختر, دختری, دختر به, دختر بچه, دختر را
GT
GD
C
H
L
M
O
glamor
= NOUN: زرق و برق, افسون, جادو, فریبندگی, دلیری;
USER: زرق و برق, زرق و برق از, برق زرق و برق, از زرق و برق, زرق و,
GT
GD
C
H
L
M
O
go
/ɡəʊ/ = VERB: رفتن, راه رفتن, گشتن, گذشتن, شدن, روانه ساختن, رهسپار شدن, کار کردن, رواج داشتن, روی دادن, راهی شدن;
NOUN: سیر;
USER: رفتن, بروید, برود, برو, رفتن به
GT
GD
C
H
L
M
O
hair
/heər/ = NOUN: مو, موی سر, زلف, گیسو;
USER: مو, موهای, موی, مو را, مو در
GT
GD
C
H
L
M
O
hanky
/ˈhæŋ.ki/ = USER: حیله, حقه, روباه
GT
GD
C
H
L
M
O
having
/hæv/ = VERB: داشتن, دارا بودن, کردن, گذاشتن, رسیدن به, مالک بودن, وادار کردن, باعی انجام کاری شدن, دانستن, صرف کردن, جلب کردن, بدست اوردن, در مقابل دارا, بهره مند شدن از;
USER: داشتن, با داشتن, دارا بودن, به داشتن, اختیار داشتن
GT
GD
C
H
L
M
O
here
/hɪər/ = ADVERB: اینجا, در این جا, اکنون, در این موقع, در این باره, بدین سو;
USER: اینجا, در اینجا, به اینجا, اینجا به, در اینجا به
GT
GD
C
H
L
M
O
hi
/haɪ/ = INTERJECTION: سلام!, فریاد خوش امد مثل هالو و چطوری و همچنین بجای اهای بکار میرود;
USER: سلام, با سلام, سلام دوستان, سلام به
GT
GD
C
H
L
M
O
hit
/hɪt/ = NOUN: موفقیت, اصابت, تصادف, ضرب, ضربت, نمایش یا فیلم پر مشتری;
VERB: زدن, خوردن, خوردن به, اصابت کردن، به هدف زدن;
USER: اصابت, ضربه, آمار, رسید, برخورد
GT
GD
C
H
L
M
O
hiya
GT
GD
C
H
L
M
O
i
/aɪ/ = PRONOUN: من, خودم, اول شخص مفرد;
NOUN: نهمین حرف الفبای انگلیسی;
USER: من, من به, که من, من در, من از
GT
GD
C
H
L
M
O
if
/ɪf/ = CONJUNCTION: اگر, چنانچه, چه, هر گاه, کاش, ایا, خواه, هر وقت, ای کاش, بفرض;
NOUN: شرط, تصور;
USER: اگر, در صورت, در صورتی, چنانچه
GT
GD
C
H
L
M
O
imagination
/ɪˌmædʒ.ɪˈneɪ.ʃən/ = NOUN: تخیل, تصور, خیال, ابتکار, فانتزی, پنداره, انگاشت, تو هم;
USER: تخیل, تصور, خیال, ابتکار, فانتزی
GT
GD
C
H
L
M
O
in
/ɪn/ = PREPOSITION: به, از, با, توی, هنگام, روی, بر حسب, در ظرف, بالای, نزدیک, اندر, در توی, بطرف, نزدیک ساحل;
USER: به, در, را در, از, با
GT
GD
C
H
L
M
O
is
/ɪz/ = VERB: است، هست;
USER: است, باشد, می باشد, شده است
GT
GD
C
H
L
M
O
it
/ɪt/ = PRONOUN: آن, ان, او, ان چیز, ان جانور;
USER: آن, از آن, در آن, آن را به, به آن
GT
GD
C
H
L
M
O
jump
/dʒʌmp/ = NOUN: پرش, جهش, خیز, طفره, افزایش ناگهانی, ترقی;
VERB: پریدن, جهش ناگهانی کردن, جستن, خیز زدن, وفق دادن, پراندن, جهاندن;
USER: پرش, جهش, پریدن, پرش در, پرش از
GT
GD
C
H
L
M
O
just
/dʒʌst/ = ADVERB: فقط, تنها, عینا, در همان دم, اندکی پیش;
ADJECTIVE: درست, عادل, منصفانه, منصف, مقتضی, باانصاف;
NOUN: دادگر;
USER: فقط, تنها, درست, فقط به, عادل
GT
GD
C
H
L
M
O
ken
/ken/ = NOUN: بینش, نظر, بصیرت;
USER: بصیرت, کن, ken در, بینش, Ken به
GT
GD
C
H
L
M
O
kiss
/kɪs/ = NOUN: بوسه, بوس, ماچ;
VERB: بوسیدن, بوسه گرفتن از, ماچ کردن;
USER: بوسه, بوسیدن, بوس, ماچ
GT
GD
C
H
L
M
O
knees
/niː/ = NOUN: زانو, زانویی, خم, پیچ, دو شاخه;
USER: زانو, زانوها, زانو در, زانو زده, زانو های
GT
GD
C
H
L
M
O
let
/let/ = VERB: اجازه دادن, گذاشتن, اجاره دادن, رها کردن, ول کردن, اجاره رفتن, درنگ کردن;
NOUN: مانع, انسداد, اجاره دهی;
USER: اجازه, اجازه دهید, اجازه بدهید, اجازه می, اجازه دهید به
GT
GD
C
H
L
M
O
life
/laɪf/ = NOUN: زندگی, عمر, حیات, جان, زیست, دوران زندگی, دوام, حبس ابد, رمق, مدت;
USER: زندگی, عمر, حیات, جان, زندگی است
GT
GD
C
H
L
M
O
like
/laɪk/ = ADJECTIVE: مانند, همچون, همانند, شبیه;
CONJUNCTION: مثل;
PREPOSITION: مثل, چون, سان, چنان;
NOUN: نظیر;
ADVERB: بسان;
VERB: دوست داشتن;
USER: مانند, مثل, شبیه, همچون, چون
GT
GD
C
H
L
M
O
love
/lʌv/ = NOUN: عشق, محبت, مهر, معشوقه, مهربانی, خاطرخواهی;
VERB: دوست داشتن, عشق داشتن;
USER: عشق, دوست دارم, را دوست دارم, را دوست, دوست داشتن
GT
GD
C
H
L
M
O
lyrics
/ˈlɪr.ɪk/ = NOUN: موسیقی یا شعربزمی;
USER: اشعار, شعر, متن ترانه, ترانه ها, متن ترانه ها
GT
GD
C
H
L
M
O
m
= NOUN: سیزدهمین حرف الفبای انگلیسی, هر چیزی بشکل حرف م;
USER: متر, M, م, متر است, M را
GT
GD
C
H
L
M
O
make
/meɪk/ = NOUN: ساخت, نظیر, ساختمان;
VERB: ساختن, درست کردن, ایجاد کردن, انجام دادن, بوجود اوردن, تصنیف کردن, باعی شدن, وادار یا مجبور کردن, تاسیس کردن, گاییدن;
USER: ساخت, را, ایجاد, ساختن, را در
GT
GD
C
H
L
M
O
me
/miː/ = PRONOUN: مرا, به من, خودم, بمن;
USER: به من, من, مرا, من را, من به
GT
GD
C
H
L
M
O
much
/mʌtʃ/ = ADVERB: بسیار, خیلی, زیاد, تقریبا, بسی, بفراوانیدور;
ADJECTIVE: بمقدار زیاد, کاملا رشد کرده;
USER: بسیار, خیلی, زیادی, زیاد, از حد
GT
GD
C
H
L
M
O
my
/maɪ/ = PRONOUN: مال من, متعلق بمن, ای وای, خودمانی, مربوط بمن;
USER: من, ام, من به, من در, های من
GT
GD
C
H
L
M
O
n
/en/ = NOUN: چهاردهمین حرف الفبای انگلیسی;
USER: N, نفر, ازت, نامشخص, تعداد
GT
GD
C
H
L
M
O
oh
/əʊ/ = INTERJECTION: اوه, ها, وه, به;
USER: اوه, آه
GT
GD
C
H
L
M
O
on
/ɒn/ = PREPOSITION: بر, روی, بر روی, به, برای, در باره, بالای, در روی, راجع به, در بر, سر;
ADJECTIVE: روشن;
USER: بر, روی, بر روی, به, برای
GT
GD
C
H
L
M
O
party
/ˈpɑː.ti/ = NOUN: حزب, طرف, مهمانی, دسته, فرقه, سور, قسمت, بزم, جمعیت, فئه, بخش, دسته همفکر, دسته متشکل, یارو;
VERB: مهمانی دادن یارفتن;
USER: حزب, طرف, حزبی, مهمانی, حزب را
GT
GD
C
H
L
M
O
pink
/pɪŋk/ = NOUN: رنگ صورتی;
VERB: خرد شدن;
USER: رنگ صورتی, صورتی, صورتی رنگ, به رنگ صورتی, صورتی و
GT
GD
C
H
L
M
O
plastic
/ˈplæs.tɪk/ = NOUN: پلاستیک, مادهپلاستیکی;
ADJECTIVE: خمیری, نرم, قالب پذیر, تغییر پذیر, قابل تحول و تغییر;
USER: پلاستیک, پلاستیکی, های پلاستیکی, جنس پلاستیک, پلاستیک و
GT
GD
C
H
L
M
O
play
/pleɪ/ = NOUN: بازی, نمایش, نمایشنامه, تفریح, ورزش, نواخت, لهو, نواختن ساز و غیره, سرگرمی مخصوص;
VERB: نواختن, بازی کردن, زدن, تفریح کردن, الت موسیقی نواختن, رل بازی کردن, روی صحنه ء نمایش ظاهر شدن;
USER: بازی, ایفا, بازی می, ایفا می, بازی کردن
GT
GD
C
H
L
M
O
please
/pliːz/ = VERB: لطفا, خوشحال کردن, دلپذیر کردن, خشنود ساختن, کیف کردن, سرگرم کردن;
ADVERB: خواهشمند است, بفرمایید;
USER: لطفا, لطفا به, لطفا با, لطفا از, لطفا در
GT
GD
C
H
L
M
O
re
/riː/ = PREPOSITION: عطف به, در باره, با توجه به;
USER: دوباره, مجدد, مجددا, دوباره به, را دوباره
GT
GD
C
H
L
M
O
ride
/raɪd/ = NOUN: سواری, گردش سواره;
VERB: سوار شدن, سواری کردن, جماع کردن;
USER: سوار شدن, سوار, سواری, سوار شدن به, را سوار
GT
GD
C
H
L
M
O
rock
/rɒk/ = NOUN: سنگ, صخره, تخته سنگ, جنبش, تکان, تخته سنگ یا صخره, سنگ خاره;
VERB: تکان نوسانی دادن, جنباندن;
USER: سنگ, راک, صخره, سنگ ها, موسیقی راک
GT
GD
C
H
L
M
O
roll
/rəʊl/ = NOUN: گردش, نورد, فهرست, غلتک, چرخش, صورت, لوله, غل, توپ;
VERB: غلتیدن, غلتاندن, پیچیدن;
USER: چرخش, غلتیدن, غلتک, لوله, غلتاندن
GT
GD
C
H
L
M
O
s
= NOUN: نوزدهمین حرف الفبای انگلیسی;
USER: بازدید کنندگان, ها, کنندگان, ثانیه
GT
GD
C
H
L
M
O
say
/seɪ/ = VERB: گفتن, بیان کردن, سخن گفتن, حرف زدن, صحبت کردن, اظهار داشتن;
NOUN: حرف, اظهار, عقیده, نوبت حرف زدن;
USER: گفتن, گویند, می گویند, بگویم, می گویم
GT
GD
C
H
L
M
O
so
/səʊ/ = ADVERB: پس, چنان, چنین, بنابر این, چندان, اینقدر, انقدر, همینطور, بقدری, همچنان, این طور, چندین, همچو, همینقدر, بهمان اندازه, از انرو, باین زیادی;
USER: پس, چنان, چنین, چندان, اینقدر
GT
GD
C
H
L
M
O
star
/stɑːr/ = NOUN: ستاره, اختر, کوکب, نشان ستاره, خط سفید پیشانی اسب, نجم;
VERB: درخشیدن, باستاره زینت کردن, ستاره نمایش وسینماشدن;
USER: ستاره, های ستاره, ستاره ی, ستاره های, ستاره در
GT
GD
C
H
L
M
O
started
/stɑːt/ = VERB: شروع کردن, بنیاد نهادن, اغازیدن, عزیمت کردن, دایر کردن, از جا پریدن, رم کردن;
USER: آغاز شده, آغاز, شروع شده, های شروع شده, های آغاز شده
GT
GD
C
H
L
M
O
sure
/ʃɔːr/ = ADJECTIVE: مطمئن, یقین, قطعی, مسلم, خاطر جمع, متقاعد, پشت گرم, از روی یقین, محقق, استوار, راسخ یقینا;
USER: مطمئن, شوید که, حتما, حاصل کنید که, مطمئن شوید که
GT
GD
C
H
L
M
O
talk
/tɔːk/ = NOUN: صحبت, حرف, گفتگو, مکالمه, سخن, مذاکره;
VERB: حرف زدن, سخن گفتن, مکالمه کردن;
USER: صحبت, حرف, گفتگو, سخن, سخن گفتن
GT
GD
C
H
L
M
O
the
GT
GD
C
H
L
M
O
there
/ðeər/ = ADVERB: آنجا, به آنجا, در انجا, بدانجا, در این جا, در این موضوع, ان مکان, بدانسو, انسو, انطرف;
USER: آنجا, وجود دارد, وجود, وجود داشته باشد
GT
GD
C
H
L
M
O
tight
/taɪt/ = ADJECTIVE: تنگ, محکم, سفت, کیپ, لول, مقید, کساد, خسیس, ضیق, مانع دخول هوا یا اب یا چیز دیگر;
USER: تنگ, محکم, تنگ است, های تنگ, سفت
GT
GD
C
H
L
M
O
to
/tuː/ = PREPOSITION: به, برای, در, در برابر, نزد, سوی, پیش, بسوی, طرف, تا نسبت به, بطرف, بر حسب, روبطرف, to-particle, to;
USER: به, برای, تا, را به, در
GT
GD
C
H
L
M
O
touch
/tʌtʃ/ = VERB: لمس کردن, زدن, دست زدن به, رسیدن به, متاثر شدن, پرماسیدن, متاثر کردن;
NOUN: حس لامسه, لمس دست زنی, پرماس, احساس با دست;
USER: لمس, را لمس, لمس کنید, لمس کند, لمس و
GT
GD
C
H
L
M
O
town
/taʊn/ = NOUN: شهر, شهرک, شهر کوچک, قصبه, قصبه حومه شهر;
USER: شهر, شهرک, شهر را, شهر به, شهر در
GT
GD
C
H
L
M
O
undress
/ʌnˈdres/ = VERB: عریان کردن, لباس کندن;
NOUN: جامه معمولی;
USER: عریان کردن, عریان, لخت کردن, جامه معمولی, لباس کندن
GT
GD
C
H
L
M
O
up
/ʌp/ = ADVERB: بالا, جلو, در حال کار;
PREPOSITION: بالای, روی, بر فراز, در بلندی;
VERB: بالا رفتن, برخاستن, ترقی کردن, بالا بردن یا ترقی دادن;
USER: بالا, تا, کردن, به بالا, تا به
GT
GD
C
H
L
M
O
us
/ʌs/ = PRONOUN: ما, به ما, بما, مارا, خودمان, نسبت بما;
USER: ما, با ما, ما را, به ما, ما در
GT
GD
C
H
L
M
O
walk
/wɔːk/ = VERB: راه رفتن, گام زدن, گردش کردن, پیادهرفتن, تفرج کردن, سیر کردن;
NOUN: سیر, پیاده رو, تفریح, خیابان, راهروی, راهرو, گردش پیاده, گردشگاه;
USER: راه رفتن, پیاده روی, به راه رفتن, راه رفتن در, راه رفتن به
GT
GD
C
H
L
M
O
want
/wɒnt/ = NOUN: خواست, نیاز, نقصان, حاجت, فقدان, عدم, نداری;
VERB: خواستن, نداشتن, محتاج بودن, لازم داشتن, نیازمند بودن به, کم داشتن, فاقد بودن, کسر داشتن;
USER: خواست, خواهید, می خواهید, می خواهم, می خواهند
GT
GD
C
H
L
M
O
we
/wiː/ = PRONOUN: ما, خودمان, ضمیر اول شخص جمع;
USER: ما, که ما, کنیم, می کنیم, ما از
GT
GD
C
H
L
M
O
well
/wel/ = ADJECTIVE: خوب, بسیار خوب, خوش, سالم, راحت, تندرست;
ADVERB: خوب, بخوبی, خوش;
NOUN: چاه, خیر, چشمه;
USER: خوب, چاه, بخوبی, را به خوبی, به خوبی به
GT
GD
C
H
L
M
O
whatever
/wɒtˈev.ər/ = ADJECTIVE: هر چه;
PRONOUN: هر چه, هر انچه, انچه;
CONJUNCTION: هر قدر;
ADVERB: ابدا;
USER: هر چه, هر, هر آنچه, هر آنچه که, هر چیز دیگری
GT
GD
C
H
L
M
O
world
/wɜːld/ = NOUN: جهان, دنیا, عالم, گیتی;
USER: جهان, دنیا, جهان را, جهان به, در جهان
GT
GD
C
H
L
M
O
yeah
/jeə/ = USER: آره, بله, آری
GT
GD
C
H
L
M
O
you
/juː/ = PRONOUN: شما, تو, ترا, تورا, شمارا, شماها;
USER: شما, تو, که شما, شما به, شما در
GT
GD
C
H
L
M
O
your
/jɔːr/ = PRONOUN: مال شما, مربوط به شما, ت, متعلق بهشما, خودمانی;
USER: خود را, خود, خود را به, های خود را, خود را در
GT
GD
C
H
L
M
O
yours
/jɔːz/ = PRONOUN: مال شما, مال خود شما;
USER: مال شما, شما, شماست, مال, مال تو
95 words